مجله مهر: محمدحسین فهمیده در سال 1346 در شهر قم متولد شد. تحصیلات خود را تا سال 1356 در قم و پس از مهاجرت خانواده به کرج، در مدرسه راهنمایی خیابانی ادامه داد. در جریان انقلاب اسلامی مردم ایران، شیفته امام خمینی رحمةاللهعلیه بود و در اولین روزهای تشکیل بسیج مستضعفین در آذر 1358، عضو بسیج شد و تعطیلات تابستان 1359 را به شرکت در آموزشهای رزمی گذراند.
نوجوان 13 ساله، پس از آنکه برای خرید نان از خانه خارج شد، پول خرید نان را به یکی از دوستان خود سپرد و از او خواست برای خانه آنها نان ببرد و تا 3 روز به کسی نگوید که او به جبهه میرود. محمدحسین بارها با مخالفت فرماندهان مواجه شد، بارها دست به کارهایی زد تا به آنها ثابت کند توانایی حضور در جنگ دارد و بارها مجروح شد و پس از ترخیص از بیمارستان دوباره به جبههها بازگشت.
ارزش قلب کوچک او از صدها زبان و قلم بزرگتر است
محمدحسین فهمیده اما سرانجام در جریان محاصره خرمشهر، در حالی که تعدادی نارنجک به کمر خود بسته و نارنجکی هم در دست داشت، از ناحیه پا مجروح شد، اما شجاعانه به سمت تانکهای عراقی میرود و با انفجار نارنجک، موجی از ترس در دل عراقیها میاندازد. نیروهای ارتش عراق از ترس عقبنشینی میکنند و حلقه محاصره شکسته میشود.
8 آبان 1359، محمدحسین فهمیده در «کوت شیخ» خرمشهر و در آن سوی شط خرمشهر به شهادت رسید و بقای تکه تکه شده پیکرش در بهشت زهرای تهران، قطعه 24، ردیف 44، شماره 11 به خاک سپرده شد.
صدای جمهوری اسلامی ایران در آن روز با قطع برنامههای خود اعلام کرد که نوجوانی 13 ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته و آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت رسیده است. امام خمینی رحمةاللهعلیه نیز در پیامی که به مناسبت دومین سال پیروزی انقلاب اسلامی صادر کردند، با یادآوری جانفشانیهای اقشار مختلف برای پیروزی انقلاب اسلامی و لزوم خودداری مسئولان و گویندگان و نویسندگان از اختلاف، به رشادت و ایثار محمدحسین فهمیده اشاره کرده و فرمودند:«از اول انقلاب تاکنون تمام رنجها و زحمتها و جانبازیها بر دوش این طبقات بوده است و آنان ولینعمت ما بودهاند. رهبر ما آن طفل 12 سالهای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید. خداوندا! من از پیشگاه تو عذر میخواهم که کودکان و جوانان عزیز ما خود را فدا کنند و ما بهرهکشی نماییم. »
رزمندهای که دنبال مادرش میگشت
محمدحسین فهمیده اما تنها نبود و تنها نماند. چرا که در طول سالهای 59 تا 66، نزدیک به 370 هزار نفر از دانشآموزان ایرانی به جبهههای دفاع از خاک میهن و انقلاب اسلامی شتافتند و بیش از 17 هزار نفر از آنها به شهادت رسیدند. 2هزار و 328 جانباز، 1110 آزاده و 2هزار و63 مفقودالاثر، بخش دیگری از حماسه دانشآموزان نوجوان ایران اسلامی در 8 سال جنگ تحمیلی است.
پیش از محمد حسین فهمیده، «بهنام محمدی» 13 ساله، 28 مهر 1359 در خرمشهر به شهادت رسید و در شرایطی که هنوز شهر به طول کامل اشغال نشده بود و مردم به دلیل شرایط نامناسب زندگی، خرمشهر را ترک کرده بودند، او در آنجا ماند تا در کنار رزمندگان برای آزادسازی خرمشهر بجنگد. بهنام با سن اندک خود در شناسایی مواضع، تجهیزات و نفرات ارتش بعثی به رزمندگان اسلام کمک میکرد.
نوجوان 13 ساله که در مواجهه با نیروهای بعثی ادعا میکرد برای یافتن مادر خود در خرمشهر مانده و به دنبال خانواده خویش میگردد، در وصیتنامه خود از بچهها خواسته است که «امام را تنها نگذارند و خدا را فراموش نکنند.»
بهنام محمدی 12 بهمن 1345 در «کوت شیخ»، یعنی محل شهادت محمدحسین فهمیده متولد شده بود و در کنار مدرسه امیرمعزی که امروز نام شهید آل ابوغبیش را بر خود دارد به شهادت رسید. مزار او که تا سال 1389 در شهر آبا و اجدادیاش مسجدسلیمان دفن بود، در مراسمی باشکوه به قطعه شهدای گمنام در ورودی این شهر منتقل شد.
یکی از آن 13 نفر
«حیدر شهیدی» در شهریور ماه 1353 در روستای دهرم استان فارس چشم به جهان گشود. در حال سپری کردن دوره راهنمایی بود که پس از سپری کردن امتحانهای خردادماه، همراه با 13 دانشآموز دیگر مدرسه و البته معلم پرورشی مدرسهشان با لشکر 19 فجر به جبهه جنوب رفتند. حیدر در قالب گردان ابوذر لشکر 33 المهدی در عملیات پیروزمند بدر در شرق دجله جزایر مجنون شرکت کرد و زیر آتش شدید دشمن و انفجار گلوله و ترکش مسئول رساندن مهمات و آب و غذا به رزمندگان گردان بود. او اوایل سال 1365 برای بار دوم و بنا به فرمان امام خود به جبههها رفت و در گردان امام مهدی لشکر 19 فجرمشغول دفاع شد. 22 تیرماه سال 1365، حیدر برای انجام یک عملیات ایذایی به منطقه شرهانی (شمال فکه) اعزام شد و بر اثر اصابت ترکش و تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید.
پیکر پاکش مدت چند سال در منطقه باقی ماند تا اینکه پس از اعلام آتش بس و اتمام جنگ گروه تفحص شهدا بقایای پیکر مطهرش را به زادگاهش دهرم انتقال دادند و در شهریور ماه 1369 برابر 28 صفر پیکرش بر روی دست همرزمان و مردم دهرم تشییع و در جوار دیگر شهدای جنگ تحمیلی به خاک سپرده شد.
این شهید در بخشی از وصیتنامه خود نوشته است: «با شهید شدن من شما پیش امام حسین (ع) و فاطمه زهرا (س) روسفید شدید.»
محمدحسین؛ 12 سالهی تکتیرانداز
«محمدحسین ذوالفقاری» اما از محمدحسین فهمیده و بهنام محمدی هم کوچکتر بود. محمدحسین ذوالفقاری 10 فروردین 1348 در شهیدیه میبد در استان یزد متولد شد و در 9 سالگی و در جریان تشرف به عتبات عالیات به همراه خانواده، علاوه بر زیارت مضجع شریف حضرت سیدالشهدا و امام علی علیهالسلام، به دیدار امام خمینی رحمةاللهعلیه هم رفت.
23 مهر 1360، در زمانی که تنها 12 سال داشت، با اصرار فراوان به جبهههای دفاع مقدس رفت. محمدحسین ذوالفقاری کمتر از 2 ماه بعد، زمانی که برادرش علیرضا به شهادت رسید، برای تشییع جنازه به یزد بازگشت، اما باز به خط مقدم رفت و در گردان عاشورا به عنوان تکتیرانداز فعالیت خود را آغاز کرد. سرانجام نوجوان 12 ساله، 28 آذر 1360 با اصابت ترکشی در جبهه شوش به شهادت رسید.
نوجوان 12 ساله، در وصیتنامه خود نوشته است: «ای ملت ایران! از کودکی فرزندانتان را خودساخته سازید که آینده فرزندانتان خوب باشد. ای مردم! هرگز فرزندانتان را به خاطر مالاندوزی و طمع دنیا بزرگ نکنید که دنیا شما و فرزندانتان را در کام خود فرو میبرد و از خدا دور میکند. »
و دیگران...
«علی جرایه»، نوجوانی که مهر 1350 در سرابباغ آبدانان در استان ایلام متولد شد و اول اسفند 1362 در جریان عملیات والفجر 5 در منطقه عملیاتی چنگوله مهران به شهادت رسید، یکی دیگر از شهدای نوجوان دفاع مقدس است.
«مهرداد عزیزاللهی» هم در مهر 1346 در اصفهان متولد شد و سال 1364 در عملیات کربلای 4 در جزیره «ام الرصاص» در حال غواصی به شهادت رسید. خانواده مهرداد، جز او یک شهید، یک جانباز شیمیایی و یک آزاده سرافراز دارد.
روزنامه کیهان در اول آذر 1361 با انتشار خبری اعلام کرد که پس از تصرف زبیدات در داخل خاک عراق، رزمنده 14 ساله اصفهانی بخشدار آن شد؛ و این بسیجی 14 ساله کسی نبود جز مهرداد عزیزاللهی که بنابر خبر روزنامه کیهان، نام او نیز بر تابلو ورودی شهرک زبیدات نصب شده بود.